تاريخ : شنبه 25 مهر 1394 | 5:17 AM | نویسنده : نوشین

وقتی دلتنگ باشی

تمام آرامش ساحل را هم به تو بدهند

باز هم دل تو بارانیست

خیس تر از دریا

خراب تر از امواج

.

.

.

آدم چقدر زود پیر می شود

وقتی احساسش

اضافه تر از درک آدمهاست...!!!



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 205
برچسب ها :

تاريخ : شنبه 25 مهر 1394 | 5:03 AM | نویسنده : نوشین

احمق شدن از آنجایی شروع میشود که میگویی این با بقیه فرق دارد...

و حماقت اینه که هنوزم داری فکر می کنی با بقیه فرق داره...

کور شدی نونوشی...

کر شدی...

نفهم شدی...

 

 



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 117
برچسب ها :

تاريخ : شنبه 25 مهر 1394 | 4:24 AM | نویسنده : نوشین

امشب ای یار چه دلتنگ نگاهت شده ام

باز ای مونس من چشم به راهت شده ام

رنگ چشمان تو امشب به سکوتم خندید

چون که دیوانه آن چهره ماهت شده ام



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 178
برچسب ها :

تاريخ : شنبه 18 مهر 1394 | 3:49 AM | نویسنده : نوشین

باید کسی را پیدا کنم...

کسی که دوستم داشته باشد...

آنقدر که یکی از این شب های لعنتی...

آغوشش را برای من...

و یک دنیا خستگی ام بگشاید...

هیچ نگوید...

هیچ نپرسد...

فقط مرا در آغوش بگیرد...

بعد همانجا بمیرم...

تا نبینم روزهای آینده را...

روزهایی که دروغ می گوید...

روزهایی که دیگر دوستم ندارد...

روزهایی که دیگر مرا در آغوش نمی گیرد...

روزهایی که عاشق دیگری می شود...

...



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 178
برچسب ها :

تاريخ : شنبه 18 مهر 1394 | 3:36 AM | نویسنده : نوشین

سرانجام عشقمان چه شد؟

تویی که رفتی...

منی که جا ماندم...

و خدایی که هیچ وقت در امور عاشقانه دخالت نمی کند...!!!



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 157
برچسب ها :

تاريخ : شنبه 18 مهر 1394 | 3:29 AM | نویسنده : نوشین

هر روز تو زندگی دنبال کسی هستی که تنهاییتو پر کنه...

به هر بهونه حاضری به یکی اعتماد کنی و باهاش همراه شی...

اما نمی دونی که با این اعتماد بیجا فقط خودتو فرسوده می کنی...

نه تنها چیزی بدست نمیاری...نه تنها از قبل هم تنهاتر میشی...نه تنها به خودت آسیب میرسونی...

بلکه همون یه خرده اعتماد به نفس و جرأت زندگی کردنت رو هم از دست میدی...

اون وقته که باز مثل یه گدای پاپتی چشمت دنبال دست این و اونه که به طرفت دراز بشه...

تو هم که بیمار و گرسنه با ولع بیشتری چنگ میزنی...به این امید که این بار همه چی فرق داره...

غافل از اینکه هیچ کسی تو این دنیا دلش به حال دیگری نمی سوزه...تا منافع خودشون تأمین نشه قدم از قدم برنمیدارند...

و تو...یه موجود هرزه و بی ارزش...

آخرش یه گوشه از این دنیا...تو کثافتی که دور و بر خودت به وجود آوردی می میری...

و وای به حالت که اگر واقعا آخرتی وجود داشته باشه...

وای به حالت اگه حساب و کتابی در پیش باشه...

وای به حالت نونوشی...



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 147
برچسب ها :

تاريخ : پنجشنبه 16 مهر 1394 | 5:15 AM | نویسنده : نوشین

باز هم یه بازی جدید!!!

خدا به خیر بگذرونه...



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 181
برچسب ها :